کوروشکوروش، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره

دلنوشته های مامان برای کوروش

بعدا نه عزیزم. همین حالا

1392/8/2 2:11
نویسنده :
562 بازدید
اشتراک گذاری

پسر قشنگم، روزها می گذره و تو هر روز بزرگ تر و شیرین تر میشی. این روزها هر جا که میرم با چشمات دنبالم می کنی. چشمای روشن تو که جز عشق چیزی توشون نیست. همین که منو می بینی می خندی. آروم می گیری. عشق من. زندگی من. این روزهای با تو بودن، تو رو در آغوش گرفتن، با هم خندیدن و نوازش کردنت... اینقدر زیبا و شیرینه که انگار جزء روزای عمرم به حساب نمیاد. قدر این روزا رو میدونم. هر چند کارها و مشغله ها، درس و دانشگاه، کارای خونه + برنامه ریزی برای آینده و تلاش و تلاش انگار تمومی نداره.

می دونم که خیلی زود می گذره و این روزها مثل یه رویای دوردست میشن. تو واسه خودت مردی می شی مردی که خودش تکیه گاهه . قوی و با صلابت.

بعدا نه عزیزم. همین امروز. همین حالا. همیشه برای تو وقت دارم...

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

سپیده
1 آبان 92 23:58



ممنون سپیده جون.
الهام مامان محیا
2 آبان 92 9:59
وااااای ای جونم شبیه عروسک میمونه این قند عسلم
با افتخار لینک شدین عزیز


مرسی مامان جون. خیلی خوشحال شدم که بهمون سر زدید. ببوس محیا جون نازتو.
مامان نرگس
2 آبان 92 11:33
ای جانم چقدر نازی
بهار
3 آبان 92 1:17
قالب وبلاگ سفارشی برای کوچولوی عزیزتون. http://ghalebe-weblog.blogfa.com/
سمیه
11 آبان 92 22:23
ماشالا بزرگ شدی عزیزم . چقدر روزا سریع میگذره . قدر مامان خوبت رو بدون عزیزم .


مرسی خاله جون. دلم برات تنگ شده. انشالله باز بیاین مشهد و دوباره همو ببینیم.
مامان آناهل
18 آبان 92 10:08