کوروشکوروش، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه سن داره

دلنوشته های مامان برای کوروش

37 هفتگی تو

عزیزم داره نزدیک میشه. لحظه دیدار رو میگم. ٣٧ هفته و ٢ روز! شاید هفته دیگه تو توی بغلم باشی عسلم. باورم نمیشه. ٩ ماهه تو دلمی و من هنوز این معجزه رو باور نکردم. ٩ ماهه هر لحظه با هم بودیم. تو خنده و گریه. خواب و بیداری. هر لحظه... قلب هامون با هم زده و حالا تو داری برای تولد آماده میشی... برای زندگی.. برای همه چی، در نقطه شروع... عزیز دلم بین این همه دیدنی ها و شنیدنی های این دنیا، بین این همه رنگ، این همه آدم، تو کدوم ها رو برای دیدن و شنیدن انتخاب می کنی؟ دلت پیش کیا آروم می گیره؟ کجا میری؟ چکار می کنی؟ نمی دونم! نگرانتم عزیزم. هر جا که میری و با هر کی هستی مواظب خودت باش.  هر اتفاقی که افتاد نذار از خوبی هات چیزی کم بشه عزیز...
3 مرداد 1392
1