کوروشکوروش، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 30 روز سن داره

دلنوشته های مامان برای کوروش

کوروش همیشه شاد..

1393/12/23 17:51
نویسنده :
516 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر قشنگم

امروز حس کردم که کتاب بدنم کم شده خندونک به نظرم کتاب کم می خونم. فکرشو که می کنم می بینم چندین ساله درست و حسابی کتاب نخوندم. منظورم کتابای غیر درسیه. از اونا که واسه دل خودت می خونی و کیفشو می بری. حالت خوب میشه. هر چی خوندم یا واسه کنکور بوده یا بعد کنکور کتابای درسی بوده. می خوام یکم بی خیال درسا بشم و بچسبم به دلم. نظرت چیه؟ احساس می کنم کتاب که نمی خونم دل مرده میشم. نه فقط کتاب. فیلم خوب، شعر خوب، دوست خوب، جای خوب... همه اینا حال آدمو خوب می کنند. باید بیشتر به خودم برسم. محبت 

شما که حالت خیلی خوبه مامان. همش در حال بازی و خنده و شیطنتی. منم تمرین می کنم که در مقابل شیطنت هات صبور باشم و تا جایی که آسیبی به خودت و ما و وسایل بزرگ خونه نزنی عکس العمل خیلی خاصی نشون ندم. این شیوه خیلی خوب بوده. چون معمولا بعد از یکمی شیطونی خودت بی خیال جریان میشی و میری دنبال یه کار دیگه ولی اگه واکنش نشون بدم دیگه میشه کار هر روزت. دلخور 

مامان و خاله نسرین و خاله ندا و عمو امیر هم رفتند مکه. دو روزی هست و انشالله قراره سوم عید برگردن. تو هم که همش میگی دیدا... عمو... ننی... دلت براشون تنگ شده مامانی.. نه؟ 

اینم چند تا از عکسات مامانی 

 

کوروش تو پدیده 

 

 

اینم از ژست اخم کردنت مامان ... ترسو

 

 

اینم از شما و آقا سینا که می خواد مثل شما اخم کنه چشمک

 

 

یه روز جمعه کنار رودخونه مایون

 

 

اینم که واضحه.. سبک غذا خوردن جنابعالی  متفکر

 

 

پسر قشنگ من و بازی های فکریش... بغل

 

راستی اینو بگم که چند تا بازی فکری رو تا مرحله آخرش رفتی!!! مثلا اون ماشینه که 10 تا سوراخ جورواجور داره همه مهره ها رو درست میندازی سرجاش و این کارو به سرعت انجام میدی. اول که اینو واست خریدیم فکر می کردم اشتباه کردیم و باید یه ساده ترش رو برات می گرفتیم ولی یه ماه نشده بودکه همه شو یاد گرفتی و تونستی درستش کنی. 

تو پست های بعدی عکس بازیهات رو هم میذارم مامانی...

فعلا برم عزیزم. بای بوسبای بای

 

پسندها (1)

نظرات (3)

شيك پوش
11 فروردین 94 13:50
برایه خرید تاپ و تي شرت هایه خوشگل پسرانه و دخترانه از فروشگاه ما دیدن نمایید: http://ninitavalod.mihanblog.com
مامان نرگس
30 فروردین 94 16:45
سلام عزیزم...خوبید؟ قربون این پسر باهوش و شیطون بلا برم مننننن.........همیشه شاد باشی عزیزم اره نرگس جون منم خیلی وقتها فکر میکنم کتاب خونم اومده پایین.آخه وقتی فروزان خوابه باید به کارهای روتین خونه برسم و وقتی بیداره تا کتاب دستم میبینه میاد و میگیره و بعدش هم پاره شده!!!!!!! من عاشق کتاب خوندنم ولی خیلی وقته یه کتاب درست و حسابی نخوندم
مامان و بابا
31 فروردین 94 0:03
آفرین به تو که بازی های فکری داری